نازک نارنجی (زُ رَ / رِ) در تداول، که به هر ناملایمی برنجد. نازپرورده ای که تحمل اندک دشواری نیارد کردن. زودرنج. که تاب اندک سختی ندارد. نازپرورده ادامه... در تداول، که به هر ناملایمی برنجد. نازپرورده ای که تحمل اندک دشواری نیارد کردن. زودرنج. که تاب اندک سختی ندارد. نازپرورده لغت نامه دهخدا
نازک نارنجی آنکه نتواند دربرابر مشقات جسمانی و روحانی یاسخنان تلخ و ناروا مقاومت کند زودرنج ادامه... آنکه نتواند دربرابر مشقات جسمانی و روحانی یاسخنان تلخ و ناروا مقاومت کند زودرنج فرهنگ لغت هوشیار
نازک نارنجی ((~. رِ)) کسی که تحمل سختی ها را ندارد، زودرنج، نازنازی ادامه... کسی که تحمل سختی ها را ندارد، زودرنج، نازنازی تصویر نازک نارنجی فرهنگ فارسی معین